مراسم تنبورزنی و کلام خوانی،سرپل ذهاب عکس از بهناز حسینی
یارسان یا اهل حق اقلیت دینی است که از سوی قانون اساسی جمهـــــــوری اسلامی به رســــــــمیت شناخته نشده است، پیـروان آن در ایران بـا تبعیض و آزار و اذیـت دائـم مواجـه هستند و بسـیاری از آنها مجبـور بـه انـکار عقیـده خود در ملاعام شدهاند.
عده زیادی از آنها نیز دست به مقاومت در مقابل هویتزدایی حکومت زدهاند، از تشکیل گروههای فرهنگی تا انتشار نامههای سرگشاده به مقامات حکومت.
«سید امین عباسی» از اعضای مجمع مشورتی یارسان در این مورد به «ام ویسز» می گوید: «ترک هویت اجباری برخی از باورمندان یارسان،از طرفی هویت یارسانی را ضعیف کرده و از طرف دیگر موجب ترویج ریا و تزویر در میان آنها شده، زیرا عمل پذیرش دینی دیگر از روی علاقه و خواست و آگاهی نبوده است، بلکه عمدتا با هدف دستیابی به شغل و امکانات اولیه زیستی بوده است. این حرکت اجباری نوعی دوگانگی در آنها ایجاد کرده که به نوعی بحران هویت در بین این قربانیان تبعیض منجر شده است».
برخی از اقلیت های دینی و مذهبی در چهار دهه گذشته، برای حفظ هویت و تسلیم نشدن در مقابل سرکوب حکومتی، دست به فعالیت های فردی و گروهی زدهاند. مجمع مشورتی یارسان یکی از نهاده ها است.
آقای عباسی در این مورد می گوید: «مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان، جریانی عمدتا فکری و تا حدودی سیاسی اجتماعی است که برای حفظ هویت، دفاع از حقوق انسانی جامعه یارسان مقاومت در برابر بی عدالتی و رسیدن به آشتی ملی تلاش میکند.
تلاشهای مجمع موجب علنی شدن عینیت یافتن گسترش و به نحوی رسمیت یافتن مطالبات حقوق بشری جامعه یارسان شده است. علاوه بر مجمع مشورتی در داخل کشور، عمدا تا گروه هایی با اهداف فرهنگی در جامعه یارسان و بیشتر در فضای مجازی فعالیت میکنند؛ زیرا هزینه فعالیتهایی از سنخ فعالیت مجمع بالا است و برای اقلیتهای اتنیکی و آیینی مجوز فعالیت صادر نمیشود.»
در ابتدا مقاومت بدون سازماندهی یا به صورت کوچهای اجباری به شهرهای بزرگ و یا کشورهای دیگر بویژه کشور عراق بود و یا اینکه مقاومتهای فردی از طریق عدم تمکین به اراده تسلیم طلبانه حکومت بود. بسیاری از مردم یارسان از کار اخراج و یا سلب مدیریت شدند و در گزینشهای استخدامی و تحصیلی تن به استحاله نمیدادند. معدود افرادی نیز در مقابل ژنوساید فرهنگی دست به قلم شده و در پی علنی کردن مطالبات یارسان برآمدند و از طریق انتشار نامههای سر گشاده به مقامات، افکار عمومی، نهادهای حقوق بشری ، توسل به مشارکتهای سیاسی اجتماعی در چارچوب شرایط موجود و همچنین تشکیل گروههای فرهنگی ویژه تنبور نوازی و کلام خوانیهای دسته جمعی و انتشار متون آیینی، بایکوت سیستماتیک را به چالش میکشیدند.سید عباس امینی از اعضای مجمع مشورتی یارسان
وی می افزاید «در ابتدا مقاومت بدون سازماندهی یا به صورت کوچهای اجباری به شهرهای بزرگ و یا کشورهای دیگر بویژه کشور عراق بود و یا اینکه مقاومتهای فردی از طریق عدم تمکین به اراده تسلیم طلبانه حکومت بود. بسیاری از مردم یارسان از کار اخراج و یا سلب مدیریت شدند و در گزینشهای استخدامی و تحصیلی تن به استحاله نمیدادند. معدود افرادی نیز در مقابل ژنوساید فرهنگی دست به قلم شده و در پی علنی کردن مطالبات یارسان برآمدند و از طریق انتشار نامههای سر گشاده به مقامات، افکار عمومی، نهادهای حقوق بشری ، توسل به مشارکتهای سیاسی اجتماعی در چارچوب شرایط موجود و همچنین تشکیل گروههای فرهنگی ویژه تنبور نوازی و کلام خوانیهای دسته جمعی و انتشار متون آیینی، بایکوت سیستماتیک را به چالش میکشیدند. خود سوزی اعتراضی سه تن از پیروان آیین یاری و سلسله اعتراضات مترتب بر آن نقطه عطفی در تاریخ مقاومت یارسان شد. این اعتراضات، مقاومت را علنی، جمعی و سازمان یافته کرد و از درون آن مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان و سپس گروههای مطالبه محور مجازی دیگری پدیدار گشت. البته از ابتدا تا کنون جمعی از مردم یارسان در قالب جریانات اپوزیسیون فعالیتهایی مخفیانه (عمدتا در خارج از کشور) داشته و دارند».
جمعیـت یارسان بیـن دو تـا سـه میلیـون بـرآورد شـده، و اغلـب در اســتانهای کردنشــین غربــی، بــه ویــژه کرمانشـاه، ســکونت دارنـد. این دیـــن در میـان مـردم سـاکن مناطق کردنشـین عراق و ترکیـــه نیز پیــروانی دارد.
طبق گفته اقای عباسی، «کرد بودن»، گروهی زیادی از اهل حق را با تبعیض مضاعف قومی دینی روبرو کرده است.
در سالهای گذشته، مهاجرت گروهی از پیروان این دین به کشورهای غربی و استفاده از اینترنت تحولاتی در قلب این اقلیت دینی پدید آورده است و «فیس بوک تبدل به مکانی برای اهل حق شده که تاکنون در سکوت بودهاند.»
آقای عباسی در این مورد ادامه میدهد و میگوید: «از آنجایی که شبکههای اجتماعی در سطح کلان و در سطح جهانی، جریانات هویت خواه را تقویت کرده در جامعه یارسان نیز از طرفی به علنی شدن ، گسترش مطالبات هویت خواهی و تا حدودی ایجاد بستر برای سازمان یابی و نوعی همبستگی و احساس تعلق در بین مردم یارسان منجر شده و از طرف دیگر تا حدودی چالشها و تناقضات درونی را عریانتر و علنیتر کرده است».