«برای بسیاری در ایران، خداناباور برابر با شیطان پرست هست»
ام ویسز از افراد مختلف از جمله فعالان مدنی، پژوهشگران، روزنامهنگاران دعوت میکند تا تجربه و نظر خود را در مورد چالشها، دستآوردها ،حقوق اقلیتهای دینی و مذهبی و جامعه مدنی ایران در میان بگذارند.
این بار ام ویسز از «سپیده ناصری»، فعال مدنی،هنرمند و خداناباور مقیم سوئد دعوت کرده تا تجربه خود را در مورد خداناباورو آتئیست بودن در جامعه ایران، بگوید. اخیراً طبق نظرسنجی موسسه گمان در هلند، حدود ۹ درصد از ایرانیان خود را خداناباور میخوانند و فقط حدود ۳۲ درصد خود را متعلق به مذهب شیعه،دین رسمی کشور میخوانند. بیاییم از مشکلات خداناباوران در ایران شروع کنیم. به دلیل جو اسلامی در ایران مشکلات یک خداناباور بسیار زیاد است از مدرسه تا ازدواج. به دلیل قوانین اسلامی، یا من خداناباور و آتئیست مجبور میشوم به دروغ بگویم مسلمان و شیعه هستم و یا در انتظار گرفتاری و مجازات و حتی متهم به مفسد فی الارض بودن شوم و حتی اعدام. ولی من فکر میکنم یکی از مهمترین مشکلات، بافت سنتی و مذهبی بسیاری از خانوادهها است. اگر به بسیاری از افراد بگویی خداناباور هستی به احتمال زیاد فکر میکنند شیطانپرست هستی و دچار روح تاریک شدی. اسلام با ترسی که در ذهن مردم در نسلهای پیش از ما به وجود آورده، حتی جرأت فکر کردن در تنهایی در مورد خدا و به چالش کشیدن آن را، گرفته است. زمانی هم که با آنها در این باره بحث کنی، چون تمام عقایدشان در این مورد زیر سوال میرود، سریع واکنش نشان می دهند. آتئیستها اگرچه مانند بسیاری از افرادی که باوری متفاوت با گفتمان و ایدئولوژی حکومت دارند، سرکوب میشوند، اما آنها نیازی به مکان عبادت و مراسم ندارند حتی نیازی به تبلیغات هم ندارند. حالا بعضیها تبلیغ میکنند و سعی میکنند اطرافیانشان را قانع کنند .خداناباوری مذهب یا دین نیست که نیاز به میتینگ و تبلیغات داشته باشد، بلکه یک اعتقاد و عقیده شخصی است که بر اساس علم و دانش به دست میآید. در یک ایران ایدهآل، خداناباوری میتواند به عنوان یک درس انتخابی ارائه شود تا افراد با میل شخصی آن را انتخاب کنند و با این موضوع در صورت علاقه آشنا شوند. بزرگترین مشکل برای یک خداناباور در ایران که خانوادهاش شکل سنتیمذهبی دارد این است که اگر به کسی بگویی آتئیست هستی فکر میکند شیطانپرست هستی و دچار روح تاریک شدی و…